Sunday, November 15, 2020

تنها نظام سیاسی منطبق با اسلام نظام دموکراسی میباشد.

  

نادر حبیبی

(مدرّس اقتصاد خاورمیانه در دانشگاه برندایز)

 

صاحب نظران علوم سیاسی و محققان دینی نظریات متعددی در مورد نظام سیاسی مناسب برای یک جامعه اسلامی ارائه داده‌اند. یکی‌ از سوالاتی که همواره مطرح بوده به هماهنگی دمکراسی با اسلام مربوط میشود.

 

برخی‌ بر این باورند که دموکراسی از نظر اسلام مردود است چونکه اصول و فرامین اسلام ثابت هستند و اجرای آنها نباید منوط به رأی اکثریت باشد. برخی هم از بعد دیگری دموکراسی‌ را رد میکنند. آنها معتقدند که رهبری یک جامعه اسلامی باید در دست یک فرد روحانی ذی‌ صلاحیت باشد. از سوی دیگربعد از بهار عربی‌ جنبش اخوان المسلمین در مصر و چند کشور عرب دیگر به طرفداری از دموکراسی‌ برخاسته است و معتقد است که هیچ گونه تضادی بین اسلام و دموکراسی‌ وجود ندارد.برخی‌ از اندیشمندان اسلامی هم به شرایط اجتماعی و سیاسی  مدینه در ده سال اول اسلام اشاره میکنند و معتقدند نظام حاکم بر مدینه در آن زمان نوعی دموکراسی‌ بدوی بود. در طول این ده  سال که پیغمبر اسلام شخصاً رهبری مسلمانان را بر عهد داشت دین تحمیل نمی‌شد و غیر مسلمانان مدینه از برخی‌ آزادیها برخوردار بودند.لذا آنها نتیجه میگیرند که جامعه اسلامی در آن زمان به صورت دمکراتیک اداره میشد.

اندیشمند مسلمان معروف قرن بیستم، مولانا مودودی، معتقد است که دموکراسی‌ با اسلام سازگار نیست چون در اسلام حاکمیت متعلق به خداوند است در حالی‌ که در دموکراسی‌ حاکمیت به مردم تعلّق دارد.*  شکی نیست که از دیدگاه اسلام همهٔ مسلمانان بندگان خدا و مطیع فرامین او هستند. اگر خدا در جامعه ظاهر میشد تکلیف امور سیاسی جامعه روشن بود. لیکن از آنجا که خدا غائب است یک انسان باید رهبر سیاسی جامعه باشد و این سوال پیش میاید که منشأ مشروعیت فردی که به رهبری جامعه برگزیده میشود چیست؟ 

برای پاسخ به این سوال باید به دو آیه از آیات قرآن مراجعه کنیم . در سوره بقره، آیه ۳۰ آمده است:"(بخاطر بیاور) من بر روی زمین جانشینی قرار خواهم داد. " تعبیر این آیه‌ اینست که خداوند انسان را به عنوان نماینده خود برروی زمین برگزید. همچنین در سوره الحجرات آیه‌ ۱۳ آمده است: "ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را قبیله‌ها قرار دادیم (اینها ملاک امتیاز نیست)، گرامی‌‌ترین شما نزد خداوند با تقوا‌ترین شماست، خداوند عالم و آگاه است." از این آیه‌ میتوانیم نتیجه بگیریم که قرآن بر برابری حقوق همهٔ مسلمانان تاکید دارد.

از ترکیب این دو آیه‌ میتوانیم نتیجه بگیریم که در یک جامعه مسلمان حاکمیت و اقتدار سیاسی توسط خداوند به تک تک مسلمانان تفویض شده است. بر طبق آیه‌ دوم هم همهٔ مسلمانان از حقوق برابر برخوردارند و قدرت سیاسی همهٔ مردم برابر است. لذا هیچ مسلمانی اجازه ندارد از حقوق سیاسی خودش صرف نظر کند و یا آن را به فرد دیگری واگذار کند. به عبارت دیگر پذیرش یک نظام دیکتاتوری که در آن شهروندان از حق انتخاب رهبران سیاسی محرومند با این دو آیه‌ سازگار نیست و فردی که چنین نظامی را بپذیرد در مسئولیت سیاسی خود به عنوان نماینده خداوند بر روی زمین کوتاهی کرده است. .مسئولیت انتخاب رهبر (رئیس جمهور، نماینده مجلس، شهردار، ...) بر عهده تک تک شهروندان است و چون طبق آیه دوم همه حقوق یکسان دارند تنها روش مشروع برای گزینش رهبران سیاسی رأی اکثرییت است. شخصی‌ که به رأی اکثرییت انتخاب میشود در واقع بطور غیر مستقیم توسط خداوند انتخاب شده چون اکثر نمایندگان خداوند در جامعه (انسانها) او را انتخاب کرده‌اند.

لازم به ذکر است که قرآن در سورهٔ نسا، آیهٔ ۵۹ مؤمنان را به اطاعت از خدا و رسول خدا و رهبران جامعه (اولو الامر)  فرا میخواند. این دستور اطاعت از رهبران سیاسی هنگامی مشروعیت دارد که رهبر با رای اکثر مردم (که نمایندگان خداوند بر روی زمین هستند) انتخاب شده باشد.

خلاصه کلام اینکه به نظر این نگارنده، با توجه به دو آیه‌ای که در این مقاله به آنها اشاره شد تنها نظام سیاسی منطبق با اصول اسلام نظام انتخابات آزاد و اتکا به رأی اکثرییت است. بنده صرفاً به عنوان یک محقق اجتماعی با شناخت محدود از اصول و مبانی اسلام این نکته را عنوان کرده‌ام و امیدوارم که صاحب نظران محترمی که با اصول و مبانی فلسفی‌ اسلام آشنایی بیشتری دارند به نقد آن بپردازند تا نکات قوت و ضعفش روشن شوند.

 

*انتخابات آزاد و انتخاب رهبران سیاسی با رای اکثریت تنها یک بعد نظام دمکراتیک است. بعد دیگر آن تضمین آزادیهای فردی در عقیده، دین، و سبک 

زندگی است. انطباق این تضمین‌ها با اصول اسلام موضوع این مقاله نیست و باید در مقاله جداگانه‌ای مورد بررسی قرار گیرد.


 Arabs, Turks and Iranians: Prospects for Cooperation and Prevention of Conflict, July 2024

Most Viewed Posts